.

سوره حضرت یوسف (ع)

سه شنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۵۲ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

این است آیات کتابی روشنگر ؛ آیاتی برای نشان دادن برادرانی که از "نحن عصبه" به جایی می رسند که به کرنش آمده و پا روی تعصب خود گذاشته و "ایها العزیز "خطاب می کنند همانی را که پیش از این نمی دیدند.

یوسف (ع) برادرانی داشت که به واسطه تعصب و جمع بودن خود او را نمی خواستند و حتی نمی دیدند و برای اینکه یعقوب نبی اورا به خوبی میدید پدر خود (ولی زمان) را به گمراهی و فساد روش متهم کردند . آنان پدر را گمراه دیده ولی همین موجب گمراهی خود شد ، آنان برادر را ذلیل دیده و همین موجب ذلت خود آنان شد ، آنان تلاش به از بین بردن رابطه پدر و یوسف کردند و رابطه خود و پدر را نابود دیدند .

و خدا از همان جایی که برای گمراهی و ذلت ولی زمان نقشه می بری تو را ذلیل و گمراه می کند .

بردران یوسف با ادعای خیر خواهی ( انا لناصحون) ، محافظت (انا لحافظون) و ادعای نحن عصبه با ولی زمان خود برخورد کردند و به خیال خود یوسف (ع) را به چاه انداختند تا او را ذلیل کنند و نمی دانستند که چاه برای او شروع عزت یافتن است .

و این را بدانیم که برادران یوسف ، پسران پیغمبر خدا بودند و اعتقاد به پیغمبری ولی خدا داشتند و به همین خاطر بود که محبت یعقوب نبی (ع) به یوسف (ع) را تحمل نمی کردند این را به این خاطر بدانیم که خود را از گمراهی دور نبینیم که نه انسانهای عادی بلکه پسران پیغمبر به چنین حسادتی گرفتار شدند .

و گذشت تا یوسف(ع) عزیز ، و بردران همچنان نه تنها از نگاه پدر بلکه از نگاه تاریخ هم ذلیل ماندند و این ذلت آنها را به جایی کشاند که به کاخ عزیز مصر پناهنده شدند

 ولی همچنان بر غرور و تعصب خود پا می فشارند که برادر تنی یوسف را دزد برادر دزد خطاب می کنند ولی همچنان یوسف نه فقط برای پدر و برادر بلکه برای مصر عزیز است .

و خوشا به حال بنده ای که ولی زمانش تدبیر کند تا او را بیشتر کنار خود نگاه دارد .

حالا درک قابل اعتماد نبودن و خسران دیدن آنها را به لحنی آرام و خاضع در برابر ولی خود دعوت می کند .

و اکنون این می شود زبان خسران دیده های نبی زاده است :

یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَآ إِنَّ اللّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ

و وقتی ولی زمان از عمل آنها نسبت به برادر سوال می کند آنها حال او را شبیه عزیز کرده ای میبینند که خصوصیات برادر خود را دارد و کرنش می کنند لَأَنتَ یُوسُفُ

خسران و ذلت ادعای نحن عصبه را به وَإِن کُنَّا لَخَاطِئِینَ می رساند .

حالا همان کسی را که حتی لایق دیدن نمی دانستند أَیُّهَا الْعَزِیزُ خطاب می کنند و چه زیبا نبی خدا برای آنان طلب آمرزش می کند .

ای ولی ما یا حجت الله  تو عزیزی و ما خسران دیده ؛ به حق خون خدا حسین (ع) ، طلب مغفرت کن برای ما ، دعا کن شیعه حقیقی باشیم و مقرب به درگاه دوست.

اللهم عجل لولیک الفرج


نویسنده:رسول خداداد بیگی

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۱۲/۱۳
گردان شهید نواب

نظرات  (۶)

سلام
خلاصه سوره همراه با ادبیاتی زیبا.
خدا قوت.
احسنت اخوی
۱۴ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۲۶ کاظم رجبعلی

آفرین

همت مردانه می خواهد گذشتن از جهان
یوسفی باید که بازار زلیخا بشکند
صائب
شروع فوق العاده ای داشت..

به نام شاهد و مشهود

سلام

هم نموداری که از سوره ارائه داده‌اید و هم تحلیل نهایی ارائه شده بسیار جالب توجه است. این نکته را از باب تکمله‌ای کوچک بر متن زیبایتان عرض می‌کنم که هنرمندی این پدر و پسر بزرگوار (حضرت یعقوب و بوسف علیهما السلام) را هم از یاد نبریم که چگونه سال‌های فراوان دوری از یکدیگر را به جان خریدند و چه خالصانه تدبیری الهی را به اجرا درآوردند تا این برادران را چون ستاره‌ای در آسمان کنند. و البته این تلاش ثمر داد و خواب حضرت تأویل شد و تمامی این برادران اگرچه گذشته خوبی نداشتند اما بسان ستاره در آسمان درخشیدند.

موفق باشید

در پناه حق

خداقوت...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی