پدر امت
و این کتابی است محکم از جانب خدای حکیم و آگاه بر حقایق عالم... و کتاب احکمت آیاته ثم فصلت...
و خداوند نوح را از میان قوم برانگیخت تا حجت الهی، روشنگر حقایق و هدایتگر زندگی آنان شود؛ و خداوند نوح را فرستاد تا انذاری باشد برای ستمکاران... و انی لکم نذیر مبین. و برخیزید که دعوتی از جانب پروردگار رسیده است. چه نشسته اید که آتشی سوزان انتظار غفلت تان از یکتاپرستی را میکشد؛ که روز حسرت نزدیک است!
اشراف متکبر را بنگر، چه مظلومانه مومنان را اراذل ساده لوح خطاب میکنند... هم اراذلنا بادی الرای... بشارت که مومنان وعده حق در راه نزدیک است!
وای بر خیال شرمگین کافران؛ هرگز پدری دلسوز فرزندان خلف خود را طرد نمیکند؛ که اگر غیر از این بود خشم خدا برانگیخته میشد! وای بر شما که اندیشه نمیکنید...
و چه متواضعانه نوح آنان را دعوت به آرامش میکند؛ نه من گویم که خزائن الهی نزد من است و نه گویم که غیب دانم و نه خود را فرشته میدانم؛ چگونه میخواهید مومنانی را که از شوق حق، اشک از دیده میبارند خوار شمارم که خداوند از دلهایشان آگاه است، و اما زبان شرک میگوید؛ بس است ای نوح! بس است مجادله، اکنون عذابت را جاری ساز، و دیگر پند و اندرز نوح سودی به حال کفار ندارد؛ وای بر کسانی که خدا تصمیم بر گمراهی شان افراشته است... ان انصح لکم ان کان الله یرد ان یغویکم...
وای بر کسانی که بر حجت خدا افترا میبندند؛ که دروغ به وحی خدا نسبت میدهی... ام یقولون افترئه!
و ای نوح محزون مباش، که تو حجت را بر این قوم تمام کردی و دیگر احدی نیست که مومن شود و بشارت ده مومنان را که سفر نزدیک است!
وای نوح... و اصنع الفلک...و این سفر کشتی می خواهد... وای بر استهزاکنندگان کشتی نوح که عذاب آخرت از آن کافران است!
و فارالتنور... و تنور جوشیدن گرفت؛ و انذار خدا باریدن گرفت!
و ای نوح امت واحده خود را سوار بر کشتی کن که زمین محتاج بقاء است!
و قال ارکبوا فیها بسم الله... و سوار شوید با نام خدا...
و نوح محزون، از دست دادن فرزند و امت خویش، همچون امام امتی که سعی در بیرون کشیدن امت خود از منجلاب غفلت دارد!
وای بر امتی که دلسوزی پدر را درک نمیکند و پناه بر باطل دارد... قال رب انی اعوذ بک ان اسئلک ما لیس لی به علم!
پروردگارا به تو پناه میبرم که دیگر چیزی را که بر آن آگاهی ندارم از تو نخواهم... وای بر آن روز که در زمره گمراهانی قرار گیریم که دیگر خدا بر دعای پدر امتمان هم ما را نبخشد!
و ای محمد(ص) این از اخبار غیب بود که تو و قومت هیچ از آن آگاه نبودی...
مثل اهل بیتی فیکم مثل سفینته نوح من رکبها نجاء و من تخلف منها اهلک... و این همان قال ارکبوا نوح است؛ که پدر امتمان محمد(ص) ما را بر سوار شدن بر مرکب قرآن و اهل بیت(ع) فراخوانده است! و سی و پنج سال پیش پدر امت، امام خمینی(ره) احکام الهی را با انقلاب اسلامی برای امت خویش تفصیل کرده است! و حالا ما پدری دلسوز داریم که دیروز خود بر قال ارکبوا پدرش روح الله لبیک گفته بود و اینک احکامی را که امام(ره) به تفصیل رسانده بود، حفظ میکند!
وای بر ما اگر پدرمان لحظه ای احساس تنهایی کند... که روز حسرت نزدیک است!
نویسنده:مجید احسنی